خواستم ازگرانیها مشکلات عید امسال مثل , پایین بودن کیفیت میوه های تنظیم بازار و یافت نشدن مرغ تنظیم بازار و قیمت 4200 تومانی آن و قیمت مرغ ازاد حدود پنج هزار تومانی آن و ... بنویسم تا دلم خالی بشه . بعد با خودم گفتم واقعا آیا این ایام جنبه های مثبت و زیبا نداشت که تو همش به جنبه های منفی آن نگاه میکنی ؟

آره واقعا . مثلا مثلا؟

مثلا همین دید و بازدید و صله رحم که در این ایام صورت میگیره و شیرینی و میوه و آجیل و ناهار و شام و ...

یا همین وقت آزادی که بدست امده که میونی به کار های عقب افتاده برسی و به آنچه گذشت و انچه خواهد آمد فکر کنی؟

یا مثلا همین بالا رفتن بهای بیمه نامه ماشین که نمیدونم چقدر باید اضافه تر بپردازم .

اصلا همین اضافه شدن یارانه ها که ریختن به حساب و با وجود این گرانیها گفته اند که نمیشه برداشت و فقط برای قوت قلب ماست تا لگه باز هم همه چیز گران شد بگیم خوب یارانه ها که اضافه شده است.

اگر چه پودر لباسشویی شوما گیر نمیاد ولی یارانه ها اضافه شده . اگرچه مرغ 2800 تومانی اواخر سال گذشته شده کیلویی 4800 تومان ولی یارانه ها که هست , اگرچه گوشت کیلویی 13 , 14 هزار تومان سال گذشته شده 20 هزار تومان ولی یارانه ها که هست . اگرچه ؟ ...

در همین فکرها بودم که خبر آوردند پسر بزرگم وقتی داشته دوچرخه سواری میکرده زمین خورده و دست راستش از ساعد شکسته .اونم چه شکستنی , که اگه لطف و تجربه زیاد دکتر جلیل زارع از پزشکان ارتپد شهرمون یزد نبود , شاید به جراحی و پلاتین هم میکشید.

به هر حال این هم توفیقی بود که در این ایام نصیب ما شد . ان شاء الله که به خیر بگذرد